آزادي اجتماعى
شهيد مرتضی مطهرى
اشتباهى كه دنياى امروز مىكند اين است كه مىخواهد آزاديهاى اجتماعى را تأمين كند ولى اسارت معنوى ايجاد كند، يعنى مىخواهد بشر سودجو و هواپرست و بنده نفس خودش باشد، اراده اخلاقى و انسانى نداشته باشد ولى در عين حال آزادى اجتماعى داشته باشد. «اين حكم چنين بود كه كجدارومريز.» چنين چيزى محال است.
سرّ اينكه انبيا در برنامه عدالت و آزادىشان موفق شدند- يعنى توانستند انسانهايى تحويل بدهند كه واقعاً و به مفهوم واقعى آزاديخواه باشند، انسانهايى كه قدرت را به دست بياورند و سوء استفاده نكنند- اين بود كه اول براى آزادى معنوى كوشش مىكردند؛ بشر را از شهوات خودش، از خرافاتش، از تعصب و تحجرش، از وابستگيهاى پست و دنى و از تعلقات حيوانىاش آزاد مىكردند؛ آنگاه چنين بشرى شايستگى آزادى اجتماعى پيدا مىكند. اما بشرى كه روز به روز در فساد غرقه مىشود محال و ممتنع است كه به آزادى اجتماعى برسد.