السلام عليك يا علي بن محمد ايها الهادي النقي يابن رسول الله
اي آنكه بود هادي دين نام تو را خون گشت دل از گردش ايام تورا
فرياد ز مغيره كه پس از آن همه ظلم با زهر جفا كشت سرانجام تورا
سلام و درود بر مولايي كه در طول سي و سه سال امامت خون دلهاي فراواني خورد . از مدينه به سامراء تبعيد گرديد .به او اهانت كردند و او را در خان الصّعاليك (كاروان سراي گدايان) وارد كردند و گاهي او را در ميان درندگان در باغ وحش قرار دادند. ولي درندگان به اذن خداوند آسيبي به آن حضرت نرساندند.
پانزده سال از امامت اين بزرگوار در خلافت متوكل عباسي ( يكي از خونخوارترين خلفاي عباسي) واقع شده بود . يكي از شيعيان معروف آن عصر به نام ابن اورمه مي گويد :
وارد شهر سامرا شدم . مطلع شدم كه امام هادي (ع) به دستور متوكل عباسي زنداني شده است . زندانبان به من اجازه ورود داد، وارد زندان شدم. امام هادي (ع) را در آنجا ديدم كه كنارش قبري را آماده كرده بودند تا آن حضرت را بكشند و در آن قبر دفن كنند. سلام كردم . با ديدن آن منظره دلم سوخت و گريه كردم. آن حضرت مرا دلداري داد و فرمود : گريه نكن ، آنها به منظور خود نمي رسند . سوگند به خدا دو روز بعد از اين واقعه متوكل بوسيله پسرش كشته شد و نقشه آنان نقش بر آب گرديد.
هادي غريب كه رهبر مظلوم است چهارم علي از چهارده معصوم است
خون شد جگرش چو لاله از زهر ستم چون گل كه به پاكدامني محكوم است