شهید آیت الله دستغیب رضوان الله تعالی علیه در کتاب استعاذه اش می فرماید : پس از آنکه حضرت نوح علی نبینا و
آله و علیه السلام نفرین کردو همه کفارغرق شدند ملکی درپیش او ظاهر شد. شغل حضرت نوح (ع) کوزه گری بود
کوزه هایی از گل درست میکرد و پس ازخشک شدن می فروخت ملک کوزه ها را یکی یکی ازحضرت نوح (ع) می خرید
وپیش چشمش آن را خرد می کرد و می شکست حضرت نوح (ع) ناراحت شد و به او اعتراض کرد که این چه کاریست
میکنی ؟ گفت به تو مربوط نیست من خریده ام و اختیارش را دارم .
حضرت نوح (ع) فرمود : بله و لکن من آن را ساخته ام ،مصنوع من است ملک گفت کوزه هایی ساخته ای ،نه اینکه
خلق کرده ای،اینک من که آن را می شکنم تو ناراحت می شوی چطور نفرین کردی که این همه خلق خدا هلاک گردند
درحالی که خدا بنده را خلق کرده و انها را دوست دارد پس از این قضیه از بس گریه کرد نامش را نوح گذاشتند .
غرض از این داستان شفقت پروردگار است اینکه خالق ،مخلوق خودش را بی نهایت دوست می دارد .