علّت واقفی شدن واقفی ها
- یونس بن عبد الرّحمن گوید: وقتی امام کاظم علیه السّلام از دنیا رفت، نزد هر یک از نمایندگان و کارگزاران آن حضرت اموال زیادی جمع شده بود و همین
عیون أخبار الرضا علیه السلام/ترجمه ،ج 1،ص:226
امر باعث شد، مرگ آن حضرت را انکار کنند و در امام پس از ایشان توقّف نمایند، از جمله نزد «زیاد (بن مروان) قندی» هفتاد هزار دینار و نزد «علیّ ابن أبی حمزه بطائنی» سی هزار دینار بود.
یونس ادامه داد: وقتی این قضیّه را دیدم و حقّ برایم روشن شد و قضیّه امامت امام رضا علیه السّلام را دانستم، لب به سخن گشوده، مردم را به سوی آن حضرت دعوت می نمودم، آن دو نفر (زیاد و بطائنی) به سراغ من فرستاده، گفتند: چرا این کارها را می کنی؟ اگر بدنبال مال هستی، ما تو را بی نیاز می کنیم، و ده هزار دینار به من وعده دادند و گفتند: از این کار دست بردار، ولی من امتناع ورزیدم و به آنها گفتم: از آن دو امام علیهما السّلام روایت شده است که «هر گاه بدعت ها ظاهر شد، بر فرد عالم واجب است که دانسته خود را آشکار کند. و اگر این کار را نکرد، نور ایمان از او سلب خواهد شد» و من کسی نیستم که کوشش و فعّالیت در راه خدا را کنار بگذارم، و لذا آن دو با من دشمن شدند.
ترجمه عیون اخبار رضا ج ۱ ص۲۲۵ و۲۲۶
علّت واقفی شدن واقفی ها