انتظار یک مادر شهید از جوانان :
به مناسبت هفته دفاع مقدس به دیدار خانواده شهید نبی الله طاهری رفتیم خانه ای تمییز و پر از صمیمیت و محبت بود بطوریکه هیچ یک از بچه ها اصلا احساس مهمان بودن نداشتند بخصوص که با روی گشاده و خندان مادر شهید این فضا برایمان زیباتر هم می شد مادری پیر و دلشکسته ،با او مشغول صحبت شدیم از خاطرات فرزندش پرسیدیم ، حرفهایش برایمان جالب بود .
او می گفت فرزندش 17 ساله بوده که راهی جبهه می شه و 7 ماه بعدهم به شهادت می رسه حتی قبل از شهادتش در آخرین مرخصی اش، خود شهید به دیدار خاله اش رفته وخبر از شهادتش و اینکه آخرین دیدارش است می ده.
مادر شهید بزرگوار موقع تعریف لحظه شنیدن خبر شهادت فرزندش می گفت خودم کوچکترین قطره ای اشک نریختم و از اطرافیان هم می خواستم آه و ناله نکنند چرا که اورا هدیه راه خدا می دانستم .
در آخر صحبتهایمان از او پرسیدیم انتظار شما از جوانان چیه ؟؟
با چهره ای بشاش گفت اینکه با هم مهربان و همدل باشند ونسبت به هم گذشت داشته باشند .چه توصیه و انتظار خوب و به جایی بود چرا که تمام مشکلات ما از همین عدم گذشت است و اینکه هر کسی به فکر خودش است . و این هدیه گرانقدر مادر شهید به ما بود. الان که فکر می کنم می بینیم باید این مادر چنین فرزندی هم داشته باشد مادری که هنوز هم به فکر ما جوانان است و به اعتراض به وضع برخی از ما جوانان ،به جای گله و شکایت از بی توجهی بعضی ازماها به این عزیزان و .. باز هم سفارشی می کند که سودش برای خودمان است و راحتی رو برایمان به ارمغان می آورد .